نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعيت من در ياهو



آمار وب



طراح قالب:



لوگو دوستان



موزيک و ساير امکانات





نباید یه مو از سرت کم بشه !


حق نداری اخم کنی ، همیشه باید بخندی !



اجازه ناراحت شدن نداری !



باید خیلی مواظب خودت باشی فهمیدی ؟



حق مریض شدن نداری !



باشه؟



چون من دوستت دارم


[+] نوشته شده توسط یاسی در 19:19 | |







پشت سري من قدم بر ندار ،چون ممکن است راهرو خوبي‌ نباشم.

قبل از من نيز قدم بر ندار ، ممکن است من، پيرو خوبي‌ نباشم.

همراه من قدم بردار،

و دوست خوبي‌ براي من باش.


[+] نوشته شده توسط یاسی در 19:12 | |







بیا با هم فراموش کنیم ، که روزی به هم گفتیم دوستت دارم ...

بیا با هم فراموش کنیم ، اشک ریختن های شبانه را ...

بیا با هم فراموش کنیم ، آهنگ هایی که با هم گوش می کردیم ...

بیا تو فراموش کن ، منی را که بودم ..

 

من هم فراموش می کنم ، منی را که بودم ...

 

فردا که فراموشت کردم ، نبینم بگویی : یادم تو را فراموش ...

 

 


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:56 | |







دلتنگ که باشی

 

 

آدم دیگری میشوی

 

 

خشن تر ... عصبی تر ... کلافه تر ... تلخ تر

 

 

با اطرافیان هم کاری نداری

 

 

همه اش را نگه میداری

 

دقیقن سر کسی خالی میکنی که دلتنگ او هستی

[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:54 | |







 

فـکر نـکن که فـرامـوشت کـرده ام...
یـا دیـگر دوسـتت نـدارم !
نــه !
مـن فـقط فهـمیـدم :
وقـتی دلـت بـا مـن نـیست ؛
بودنـت مشـکلی را حـل نـمیکـند ،
تـنها دلـتـنـگترم مـیکـند .


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:51 | |







کاش بودی و می دیدی که چشمانم چگونه زیر این همه نامهربانی

 چمباته زده و آرزوهایم آتش گرفته

ازمن مخواه احساسم را نابود کنم و صدای ترک خوردن

 درونم را پشت دیوار روزگار خفه کنم

تو به دلتنگی من نظری ندادی و به اوج انتظارم التفاتی نمی کنی

اما من مطمئنم که روزی می رسد که حرفهایم

را از چشمان بارانی ام می خوانی

آن وقت، آن روز روز رنگین کمان احساس است

روزی که من دیگر پلکهایم را

بر روی جاده های بی سوار باز نخواهم کرد

 


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:47 | |







ســــ ـــ ـــخت است...

سخت است درک کردن

دخــــ ـــــتری که غــ ـــم هایـــــ ـش را

خودش میـــ ــداند و دلش ...

که همه تنـــ ـــــ ـــــها لبــــخـــندهایش را میبینند ؛

که حســــ ــــــ ـــــرت میـــــخورند

بـــخاطر شاد بودنــــ ــــ ـــش ...

بخاطر خنده هایـــــــ ــــــــ ــــش ...

... و هیــــــ ـــــــــ ــــــچکس

جز همان دختـــــ ـــــر نمیــ ـــداند چقدر تنهاســ ـــــت ...

که چقدر میـــــــــ ـــــــ ـــــترسد ...

از باخـــــــــ ــــــــتن ...

از اعتــــ ــــــ ــــــمادِ بی حاصلش ...

 



از یــــــ ـــــــــ ــــــخ زدن احساس و قلبــــــ ـــــــ ــــش ...

از زندگــــــ ـــــــــــ ــــــی ...


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:44 | |







بی رحمی بزرگی ست ...
که روزگار ،
اجازه دوست داشتن و خواستن کسی را به ما بدهد ...
اما اجازه داشتنش را نه ...

خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی سخته{-31-}

 


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:42 | |







روزی می رســــــــد که در خیال خــــــود...
جای خالـــــــــی ام را حـــــــــس کنی....!

در دلت با بغض بگویی:

«کاشــــــــــــــــــــــــ اینجابود» اما من دیگر
به خوابــــــــت هم نمی آیـــــــــم.....

 


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:36 | |







تقصیر من نیستــــــــــــــ
به تــــــــــــــــــو که می رســــــــــــــــم
تب می کنمــــــــــــ
به تــــــــــــــــو که می رســـــــــــــــم
هوس آغوشتـــــــــــــ میسوزاندم
به تــــــــــــــــو که می رســــــــــــــــم
لبــــــــــــــانم از عطتش له له میزنند
به تــــــــــــــــو که میرســـــــــــــــــــم
نگاهم خمـــــــــــــار نگاهت میشود

به تـــــــــــــــــو که میرســـــــــــــم ...
هههههیییییی ... بیــخـیــــــــــال

تقصیر تو نیستـــــــــــــ
نفسهــــــــــــــــایت دیوانه ام میکـــند ...!!چ


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:23 | |







هيچكس ويرانيم را حس نكرد

                            وسعت تنهاييم را حس نكرد

در ميان خنده هاي تلخ من

                            گريه پنهاني ام را حس نكرد

در هجوم لحظه هاي بي كسي

                           درد بي كس ماندنم را حس نكرد

آنكه با آغاز من مايوس بود

                          لحظه پاياني ام را حس نكرد

 

                         ********************************

در دنيايي كه خنديدن جرم است نگاه كردن گناه است بوسيدن ناپاكي است محبت كردن مزاحمت است به من بگو پس چگونه ثابت كنم كه دوستت دارم

[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:25 | |







بیا با هم فراموش کنیم ، روز هایی که گذشت را ...
بیا با هم فراموش کنیم ، بوسه های عاشقانه را ...
بیا با هم فراموش کنیم ، شب هایی که تا صبح با هم بیدار بودیم ...

بیا با هم فراموش کنیم ، غروب دریا را در آغوش هم ...
بیا با هم فراموش کنیم ، سر خوردن روی سر آشیبی ها را ...
بیا با هم فراموش کنیم ، که روزی به هم گفتیم دوستت دارم ...
بیا با هم فراموش کنیم ، اشک ریختن های شبانه را ...
بیا با هم فراموش کنیم ، آهنگ هایی که با هم گوش می کردیم ...
بیا تو فراموش کن ، منی را که بودم ..

من هم فراموش می کنم ، منی را که بودم ...

فردا که فراموشت کردم ، نبینم بگویی : یادم تو را فراموش ...

دیگر طاقت باخت ندارم ... بردن را فراموش کردم

 


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:18 | |







خسته شدم ازتکرارِ شنیدنِ "مواظبِ خودت باش"
تو اگر نگرانِ حالِ من بودی، که نمی رفتی.....می ماندی.!!!

 


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:7 | |







 

نیمـ ـہ شَبـ ـ اَستـــ ــ اتـ ـاقِ تـ ـاریڪـ...

تـَפֿـتـِـ ـ פֿפּابـَـ ـم...بـ ـآلِـ ـش פֿـیسـَـ ــم...

פּ بـ ـآز مَنـَـ ـمڪِـ ـہ اَز בَر בِ בِلتَنــ ـگے...

مُچـ ـآلـ ـہ میشَــפּҐ زیـــ ـــرِ پَتـــפּ...

تمـ ـآҐ اُستـפֿـפּآטּ هایـَ ـم تیـــــــ ــــــر میکِشَـ ـב

تَــ ــرڪ ڪَرבَטּ یـ ـآב تــــــ ــ ـــפּ...

از تَـ ـرڪ اِعتیــــ ـــــــــاב هَـ ـم

سَـפֿتــــ تـَ ـر اَستــــــ ـ......


[+] نوشته شده توسط یاسی در 18:2 | |







تو برای من عشق نمیشوی ، تو برایم آنچه که میخواستم نمیشوی

از همان اول هم نباید به تو دل میبستم ، میدانستم روزی تمام میشوی...


[+] نوشته شده توسط یاسی در 17:59 | |







از همان ابتدا دروغ گفتند
 
 مگر نگفتند که "من" و "تو" ،
 
 "ما" می شویم؟


پس چرا حالا "من" این قدر تنهاست...
 
 از کی "تو" اینقدر سنگ دل شد؟

اصلا این "او" را که بازی داد؟
 
 که آمد و "تو" را با خود برد
 
 و شدید "ما"!

می بینی قصه ی عشقمان را!

فاتحه ی دستور زبان را خوانده است


[+] نوشته شده توسط یاسی در 11:37 | |







کاش میشد هیچکس تنها نبود


کاش میشد دیدنت رویا نبود


گفته بودی باتو میمانم ولی


رفتی و گفتی که اینجا جا نبود


سالیان سال تنها مانده ام


شاید این رفتن سزای من نبود


من دعا کردم برای بازگشت


دستهای تو ولی بالا نبود


باز هم گفتی که فردا میرسی


کاش روز دیدنت فردا نبود …


[+] نوشته شده توسط یاسی در 11:23 | |







 

فریادها مرده اند سکوت جاریست
 
تنهایی حاکم سرزمین بی کسی است!
 
میگویند خدا تنهاست!
 
 اما ما که خدا نیستیم!!
 
چرا از همه تنهاتریم!!!

[+] نوشته شده توسط یاسی در 11:9 | |







 

  همه زندگيم " درد" است؛ درد...

 

   نمي دانم عظمت  اين كلمه را درك مي كني يا نه؟

 

  وقتي مي گويم درد،

 

  تو به دردي فكر نكن كه جسم انسان ممكن است از يك بيماري شديد بكشد...

  نه؛ روحم درد مي كند...


[+] نوشته شده توسط یاسی در 19:19 | |



کپي برداري بدون ذکر منبع غير مجاز مي باشد

بازنویسی : behnam


آپلود عکس